مختصر علم حال

202 مختصر علم حال - بعد از خُوردن به فراموشی، با وجود فاسد نشدن روزه ٤ عمداً چیزی خُوردن. - برف و باران به دهان رفته را بلعیدن و فرو بردن. ٥ - سوزن و پیچکاری (آمپول) زدن. ٦ - به بینی قطره چکاندن. ٧ - به گوش قطره چکاندن (به گوش روغن چکاندن). ٨ - به گمان طلوع نكردن فجر صادق سحری و پس شوی ٩ خُوردن. - به گمان غروب خورشید افطار كردن. ١٠ - استفراغ را فرو بردن و بلعیدن. ١١ - بغیر از زوجه لعاب دوست و یا دیگری را بلعیدن. ١٢ - لعاب خود را بیرون كشیده بعد فرو بردن. ١٣ - پنجۀ مرطوب به روغن و آب را به شرمگاهش فرو بردن. ١٤ - خُوردن خون دندان كه بیشتر و یا برابر با لـعاب دهان با شد. ١٥