مختصر علم حال
116 مختصر علم حال دو دست ابو لهب خشك شود. خود او هم خشك شد. ترجمه: (هلاک شد) به او نه مالَشْ و نه آن چه را كه كسب كرد فائده داد. او به زودی به آتش های شعله ور در خواهد آمد. درحالی كه زنش (هم) حامل هیزم است. درگردن (زنش) یك ریسمان بافته شده است. ِسورة الخلاص بِسْـــمِ اِّ الرّحْمٰـنِ الرّح۪يم قُلْ هُوَ اُّ اَحَدٌ ۚ اَُّ الصّمَدُۚ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْۙ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا اَحَدٌ بگو كه: آن الله، یك (واحد) است. الله صمد و بی ترجمه: نیاز است. او نزاده و زاده نشده است، هیچ کسی كفو و همتای او نیست. ِسورة الفلق َۙبِسْـــمِ اِّ الرّحْمٰـنِ الرّح۪يم قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِۙ مِنْ شَرِّ مَا خَلَق وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ اِذَا وَقَبَ ۙ وَمِنْ شَرِّ النّفّاثَاتِ فِى الْعُقَدِۙ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ اِذَا حَسَدَ
RkJQdWJsaXNoZXIy NTY0MzU=